دلنوشته

ساخت وبلاگ
می خواهم عاشقانه سفر کنم، دستانم را بگیر، نفس هایم تازه تر شده است، هیچ کس به گرد پاهایم نمی رسد، من سرشار از توام، وجودم لبریز از آرامش است لبریز از مهربانی، همیشه کنارم باش؛ وقتی تو را در وجودم احساس می کنم خودم را بسیار دوست دارم، وقتی تو با منی به اندازه ی تمام آدم های دنیا گنجایش " نه " شنیدن دارم این شاخه گل تقدیم به تو که بهترینی دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : شاخه گلی برای عروس,شاخه گلی برای عروس فیلم کامل,شاخه گلی برای عروس ویکیپدیا, نویسنده : eamour84987 بازدید : 33 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:25

شیخ ابوالحسن خرقانی شبی به نماز ایستاده بود ندا آمد که: ای ابوالحسن! خواهی آنچه از تو می دانم با خَلق بگویم تا تو را سنگسار کنند؟ شیخ گفت: پروردگارا خواهی آن چه از رحمت تو می دانم و از کرم تو می بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجودت نکند! پاسخ آمد: نه از تو؛ نه از من تو به کار خود مشغول شو و من به کار خود؛    تذکرة الاولیاء دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : خدایا من بیکارم,خدایا من بی تو هیچم,خدایا من بی گناهم, نویسنده : eamour84987 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:25

بدانیم: بهترین جواب بدگویی سکوت بهترین جواب خشم صبر بهترین جواب درد تحمل بهترین جواب سختی پیشرفت بهترین جواب خوبی تشکر بهترین جواب زندگی قناعت بهترین جواب شکست امیدواری دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : بهترین جواب,بهترین جواب بدگویی,بهترین جواب تسلیت, نویسنده : eamour84987 بازدید : 28 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

  قلب تو کبوتر استبال هایت از نسیم قلب من سیاه و سخت قلب ِ من شبیه ... بگذریم !دور قلب من کشیده اند یک ردیف ِ سیم خاردار پس تو احتیاط کن جلو نیا ، برو کنار توی این جهان ِ گُنده ، هیچ کس با دلم رفیق نیست فکر می کنی چاره ی دلی که جوجه تیغی است ،چیست ؟! مثل یک گلوله جمع می شود جوجه تیغی ِ دلم نیش می زند به روح ِ نازکم تیغ های تیز ِ مشکلم راستی تو جوجه تیغی ِ دل ِ مرا توی قلب خود راه می دهی ؟ او گرسنه است و گمشده تو به او پناه می دهی ؟ باورت نمی شود ولی جوجه تیغی دلم زود رام می شود تو فقط سلام کن تیغ های تند و تیز او با سلام تو تمام می شود"عرفان نظرآهاری" دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : تو میگی سلام فقط بایک کلام,تو میگی سلام فقط با یه کلام,تو میگی سلام فقط, نویسنده : eamour84987 بازدید : 19 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

او با هَمِه فَرق دارَد

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eamour84987 بازدید : 29 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭدﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭدزندگی کنﺟﺎﻥ ﻣﻦ، ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖﻗﺼﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ، ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ…ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎهی… دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : زندگی,زندگی زیباست,زندگی خصوصی, نویسنده : eamour84987 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأمل‌برانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقه‌اش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می‌رفتهو سحرگاهان باز می‌گشته و تلاطم‌ها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمی‌کرد. دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار می‌دادند و او را به خاطر این کار سرزنش می‌کردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آن‌ها نمی‌داد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود می‌آورد که تمام سختی‌ها و ناملایمات را بجان می‌خرید. شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شب‌ها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!»معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشده‌ای.»جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»لحظه‌ای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نوع نگاه به زندگی,نوع نگاه,نوع نگاه مردان, نویسنده : eamour84987 بازدید : 21 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

هیچکس خودش را در هیچ رابطه اى مقصر نمیداند...همه ى ما آنقدر غرور داریم...که همیشه حق را به جانبِ خودمان می دانیم...از نظر خودمان،فرشتگانى هستیم،که داشتیم زندگیمان را می کردیمکه یک نفر آمد...  و ما را با خاک یکسان کرد و رفت...داخلِ شعرها...داخلِ متنها می گردیم... دنبالِ جمله اى که طرف مقابل را بکوبد و ما را مظلوم ترین آدمِ دنیا نشان دهد...گاهى یادمان میرود...آدمى که الان می خواهیم سر به تنش نباشد،تا دیروز پُزَش را به عالم و آدم میدادیم...!کمى انصاف شاید... دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eamour84987 بازدید : 41 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

روزی مردی جوان نزد شیوانا، استاد معرفت آمد و از او خواست تا راز معرفت را برایش بازگو کند.  شیوانا در جمع مریدانش مشغول تدریس بود. به خاطر وجود مرد جوان درس را قطع کرد و از یارانش خواست تا قاشقی چوبی و تخت را همراه ظرفی روغن مایع برای او بیاورند. سپس قاشق را به دست مرد داد و آن را از روغن پر کرد و از مرد خواست در مدرسه و باغ مدرسه حرکت کند و هر آن چه می بیند را به خاطر بسپارد و دوباره نزد آن ها برگردد.  فقط باید مواظب باشد که حتی یک قطره روغن نیز روی زمین نریزد که در غیر این صورت از معرفت و راز معرفت دیگر خبری نخواهد بود. مرد جوان قاشق را با دقت و تمرکز زیاد در دست گرفت و با قدم های آهسته و دقیق در حالی که یک لحظه نگاهش را از قاشق بر نمی داشت ساختمان مدرسه را دور زد و بعد از عبور از تمام معابر باغ دوباره به جمع شیوانا و شاگردانش بازگشت.  شیوانا نگاهی به قاشق روغن انداخت و دید که صحیح و سالم است. آن گاه از مرد جوان پرسید: خوب! اکنون برای حاضرین تعریف کن که از ساختمان مدرسه و باغ چه دیدی؟! مرد جوان مات و متحیر به جمع خیره شد و با شرمندگی اعتراف کرد که در تمام طول دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : راز معرفت, نویسنده : eamour84987 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24

در کائنات فرقی بین موجودات نیست
یکی یوز پلنگ یکی حلزون...
درسته که یوز تند میدود اما حلزون هم میتونه روی لبه تیز تیغ راه بره...
حسرت  زندگی و داشته ها و توانمندی های کسی رو نخور...
به خودت نگاه کن ... تو ... منحصر به فردی...
دیر یا زود مهم نیست
برد و افتخار واسه اونیه که خودش رو میشناسه
مسیر رو رها نمیکنه و تا انتها پیش میره.

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : کائنات,کائنات ویکی پدیا,کائنات چیست, نویسنده : eamour84987 بازدید : 18 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 15:24